بزرگترین مرکز تعمیرات آکاردئون در ایران

جناب آقای منظوری فرد لطفاً اول خیلی کوتاه خودتان را معرفی کنید؟
بنده جلال منظوری فرد هستم، متولد هفتم اردیبهشت ماه  1339.

من خودم قبلا کار شما را در چندین رستوران دیدم و برایم جالب بوده، اما دوست داریم از زبان خودتان بشنویم که کار تان چیست؟
اول کار کلاسیک انجام میدادم. پیانو میزدم و مشغول تدریس بودم و امورات زندگیم را از این راه می گذراندم ، به مرور زمان هنرجوهایم کم شدند . برحسب اتفاق آکاردئون به سمت زندگی من آمد، به این ترتیب که من در بهزیستی مشغول کار هنردرمانی با بچه های عقب مانده ذهنی بودم. آنجا ساز آکاردئون داشتند و از من خواستند که با بچه ها سرود بخوانم و آهنگهای شاد را با آنها کارکنم. من هم از قبل علاقه به این ساز داشتم ولی هیچوقت کار نکرده بودم و از طرفی هم از بچگی علاقه به خواندن داشتم ، خوب ثوابش هم برایم مهم بود. با توجه به اینکه قبلا هم سابقه پیانو زدن داشتم بعد از یک هفته که آکاردئون را  دستم گرفتم ، موفق شدم پیشرفت خیلی خوبی در نواختن آهنگ های شاد به دست بیارم. بعد از مدتی با خودم فکرکردم بد نیست که کارم را توسعه بدم و به قول معروف هنر درمانی را میان مردم جامعه هم داشته باشم و خوشبختانه وقتی به جایی میروم و شروع به نواختن میکنم و شعرهایی از خوانندگان معروف را میخوانم به خصوص خوانندگان قدیمی، مردم خیلی جذب میشوند واستقبال شایانی میکنند من هم وقتی دیدم به این شکل هست کارم را ادامه دادم. به این ترتیب وارد رستوران و کافی شاپ ها و بعضی از مراکزخرید شدم. وقتی مردم فکر میکنند که چه چیزی بخرند و سردرگم اند، احساس می کنم با شنیدن موسیقی با آرامش بهتر تصمیم می گیرند و راحت ترخرید میکنند. بارها شده مردم جلو آمدند و حسشان را بیان کردند و با من در مورد کارم صحبت کردن که همه این اتفاقات باعث شده که من کارم را رونق بدم. در پاساژها معمولا تا ساعتی که مدیر پاساژ برای من تعیین کرده کار می کنم و بعد از آن هم به رستوران ها میرم وبه همین ترتیب که گفتم اونجا هم مینوازم.

چند سال هست در رستورانها کار میکنید؟
الان حدود 10سال است که آکاردئون را شروع کردم و 6 ساله که این کار را در پاساژها و رستورانها ادامه میدهم.
من جاهای مختلفی شما را دیدم. پاسدارن ، میرداماد و ونک. کجای شهر و کدام رستورانهای را بیشتر مناسب نواختن موزیک می دانید.
مایلم بیشتر به منطقه هایی بروم که ازدیاد جمعیت باشد البته گاهی به مناطق پائین شهر هم میروم مثلا بازار طلا فروشها که ازمن میخواهند هفته ای یکی دوبار به آنجا رفته و برایشان اجرا کنم. شاید مردم این منطقه موقعیت مالی نداشته باشند که مثلا در برنامه های تالارها شرکت کنند. من سعی میکنم که گوشه ای از این برنامه ها را برایشان اجرا کنم. مثلا چند وقت پیش رفتم بازار که دیدم چند تاکارگر نشسته بودند روی چرخهایی که اساس وسایل در بازار با آنها جابجا میشود و نگاه میکردند و گوش میکردندو همشون لبخند روی لبانشان بود بعد هم کلی ازم تشکر کردند.

پس کار شما صرفا برای آدم های پولدار نیست؟
در بچگی اولین چیزی که به سراغ من آمد و من را شاد کرد و یک قسمتی از بهشت را برای من تداعی کرد، همین آکاردئون بود که یک آقایی اجرا کرد و این صداها برای من صدا نبود و احساس می کردم  یک دریچه ای از بهشت را برایم باز کرد.

کجا اولین بارصدای آکاردئون را شنیدید؟
بچگی در پانسیون زندگی می کردم. ما همه در یک کلاس بودیم که یک روز یک آقای خیلی خوش تیپ و خوشگل با یک ساز که جعبه خیلی قشنگی داشت وارد کلاس ما شد. برای ما در دید اول خیلی عجیب بود من اصلا این آدم را آدم زمینی نمی دیدم و فکر می کردم از جای دیگری آمده و خوب تصورات ذهن من بود که در آن لحظه به این شکل فکر میکردم. چون در این پانسیون که بودم، بچه ها لباسهای یک دست داشتند. این آقا با کت وشلوار متفاوت و یک کیف قشنگ آمده بود. به خاطر همین من در ذهنیت بچگی تصور میکردم که این آدم زمینی نمیتونه باشه و وقتی دستگاهش را از کیفش بیرون درآورد، پیش خودم فکر کردم که چقدر عجیبه دستگاهش و این صداهایی که با پنجه هاش در می آورد برای من یک تداعی از صداهای بهشت بود. اینکه من رفتم بهزیستی تصویر این آقا بود که به من ذهنیت را داده بود که با این تیپ بچه ها کار کنم و اون حالتی که در من ایجاد شده بود را برای بچه ها ایجاد کنم.

ظاهرا موزیک با غذا خیلی تناسب دارد، خیلی از رستوران ها خودشان موزیک میگذارند ویا بصورت زنده در قالب پیانو یا موزیک سنتی  اجرا میکنند، نظر شما در این مورد چیست؟
بله، من تصور میکنم که وقتی وارد یک رستوران میشوم  مثلا وقتی یک خانواده ای در حال غذا خوردن است و یا چند تا دوست  از کنار هم بودن لذت میبرند، با خودم فکر میکنم که خدا به من این صدا و حنجره را داده که شاید با آواز خواندن لذت را برای آنها چند برابر کنم.

با توجه به اینکه الان نزدیک 7 سال است که در این کار هستید حتما دیگه الان میدانید که چه کسانی بیشتر خاطرخواه کار شما اند. بیشتر پیش چه تیپ افرادی می روید و  سر  میز چه کسانی می ایستید؟ پیرها، جوان ها، خانواده ها و...
اکثرا کسانی از من میخواهند بروم جلوی میزشان که تولدشان بوده و از من خواستند که آهنگ تولد را برایشان اجرا کنم و چون از قبل مشخص نیست که قراره موزیکی اجرا شود بسیار تاثیر گذار و خوشحال کننده است و در واقع سورپرایز می شوند.

تا حالا اتفاق خاصی در رستوران ها افتاده که در ذهنتان مانده باشد؟
یکبار شد که آهنگی را از ویگن شروع کردم که یک خانمی که شاید از قبل ناراحتی داشته شروع به گریه کرد و از من خواست یک ربع برایش آهنگ اجرا کنم.
خوب معمولا در مکان هایی که موزیک اجرا می کنید مردم یک انعامی را به شما میدهند، شما آیا انتظاری از مردم دارید؟
خوب به خاطر اینکه من برای امورات زندگیم دارم تلاش میکنم و این حرکتی که نمیتواند بیخود و بی دلیل باشد به هرحال یک انگیزه هستش و وقتی میرم سر میزشان محبت دارند و بالاخره این انعام ها جمع میشه و . . .

توضیحی در مورد آکاردئون و نحوه کار آن برای کسانی که نمی شناسند و علاقه دارند میدهید؟ یک بخشی کلیدها هستند و یک بخشی دیگرش هم ظاهرا بادی هست؟
آکاردئون سازی هست که میتونه هم خانواده پیانو باشه. مثلا اگه پشت ساز پیانو رفته باشید کلیدهای زیادی را می بینیدکه اون دگمه ها به صورت دگمه های ریز سمت چپ آکاردئون قرار گرفتند این ساز، سازی نیست که شارژ بشه و با ایجاد باد کار میکنه یعنی دم و باز دم و وقتی یکی از دگمه ها را نگه میداریم راحت تر این دم و بازدم انجام میگیره حتی اگر دو تا دگمه را با هم فشار دهیم بازهم راحت تر انجام میشه. اگر نخواهیم دگمه ها را نگه داریم خیلی به سختی باز و بسته میشه. این دگمه ها در حقیقیت هم برای کمک دم و بازدم و هم برای ایجاد صدای آکوردها می باشد. در واقع با دگمه های کوچک سمت چپ آکوردها گرفته می شوند و با کلید های سمت راست ملودی نواخته میشود.

هنوز آکاردئون ساخته می شود؟ قیمت هایش چگونه است؟
در ایران نه ولی در دنیا بله و بیشتر در ایتالیا و آلمان و ساز من هم ساخت آلمان هست. قیمت آکاردئون 80 باس، یک میلیون و هشتصد هزار تومان است که کیفیت فوق العاده بالایی دارد. آکاردئون من 73 باس هستش که آکاردئون خیلی قدیمی هست و آنچنان صدای خوبی ندارد.